بگو و بخند for fun
| ||||||
|
شیر یه روز تصمیم گرفت با نامزدش ازدواج کنه
در وسط جشن و در گردهمایی با شکوه شیر ها به مناسبت این واقعه مهم
.
.
موش کوچکی با احتیاط زیاد راهی برای خودش پیدا کرد و روبروی داماد وایساد و با صدای رسا و لرزان!! گفت " داداش عزیز ازدواج تو رو تبریک می گم و برای داداش گنده ای مثل تو آرزوی خوشبختی دارم"
یکی از شیر های میهمان غرید که" موش فسقلی تو چطور به یه شیر می گی داداش؟"
.
.
موش با احتیاط و به آرامی گفت " با اجازه تو داداش عزیز منم قبل از ازدواج شیر بودم!!"
![]() لینک ثابت
مطالب متفرقه
نظر بدهید |
| ||||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |