بگو و بخند for fun
| ||||||
|
غمگـــینم.......مـانند پدری که بـه او سـبد کـالا تعـلق نگرفـته است...^_^
آخرش نفهمیدم چرا ما تو مدرسه همدیگه رو به فامیلی صدا میزدیم نه اسم کوچیک. جالب تر اینه که این نهضت هنوز ادامه داره!
حیف نون میخواست تو سیرک استخدام شه بهش میگن چه کاری بلدی میگه می توونم ادای کلاغ دربیارم میگن نه این کارو همه بلدن تو استخدام نمیشی حیف نون با ناراحتی در حالیکه قار قار میکرد پرواز کنان از سیرک دور شد
کچل که باشی .... بری بالای شهر میگن مد روزه , بری وسط شهر میگن سربازی , بری پایین شهر میگن زندان بودی. من موندم این همه اختلاف توی شعاع بیست کیلومتر شاهکاره
اعتراف یک دهه شصتی : بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دورسرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه !! ![]() لینک ثابت
مطالب متفرقه
نظر بدهید |
| ||||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |